- پاره پاره شدن
- قطعه قطعه شدن لخت لخت شدن تکه تکه شدن پارچه پارچه شدن از همه جا دریده شدن بقطعات بسیار تقسیم شدن تجزی
معنی پاره پاره شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاره پاره شدن
بسیار جای از هم دریده کردن از همه جا دریدن پارچه پارچه کردن قطعه قطعه کردن لخت لخت کردن لت لت کردن تقطیع، بقطعات جدا تقسیم کردن بخش بخش کردن
((~. کَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
از همه جا دریدن، پارچه پارچه کردن، به قطعات جدا تقسیم کردن، بخش بخش کردن